حمد و سپاس بیکران خداوند که ما را مسلمان و دوستدار و شیعهی خاندان پیامبر قرار داد و عشق و محبتی عجیب نسبت به رسول الله و خاندان پاکش در وجود ما به ودیعت نهاد و ما را به گونهای بیافرید که بنابر نقل پیشوای ششم “الذین یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا” یعنی شیعیان ما کسانی هستند که در شادی ما شادند و در ناراحتی ما اندوهگین؛ چرا که اینها (شیعیان) قلب و جانشان با ولایت و محبّت ما عجین شده است؛ پس بیدلیل نیست که با شروع ماه محرم در عالم تشیع و در هر جا که شیعهای از شیعیان مولا علی (ع) یافت میشود غوغا و ماتم بر پا میگردد و جن و انس عزادار فرزند بهترین آدمیان میشوند و نیز خدای را سپاس که عمری به ما داد تا محرمی دیگر را درک کنیم و دیگر بار، پیراهن عزای حسین بن علی (ع) را بر تن نماییم.
بنابر آن چه ارباب تواریخ و سیرهنویسان نوشتهاند آن زمان که قنداقه حسین (ع) را به پیامبر دادند او را بوسید و گریه کرد و اطرافیان را از مصیبتی که بر این فرزند واقع میشود باخبر ساخت و آنها را گریاند و این اوّلین عزاخانهای بود که در آن بر حسین (ع) گریه کردند. (سنتنا و سیرتنا، سیرت نبینا و سنه،علامه امینی ۱۳۹۱ )
امام چهارم حضرت سجاد(ع) پس از شهادت پدرش و تا وقتی که در قید حیات بودند بر پدر گریه و عزاداری میکردند. امام صادق(ع) به شعرایی چون ابوهارون مکفوف دستور میدهد مرثیه بسراید و در مجلس با صدای بلند بخواند و خود و اهل بیتش گریه میکنند. (کامل الزیارات ابن قولویه) در ایام شهادت امام حسین (ع) و در مجلس امام رضا (ع) دعبل خزایی مرثیه میخواند و امام گریه میکند. (بحارالانوار، جلد۴۵ : ۲۵۷)
عمومی شدن مجلس عزاداری شیعیان برای امام حسین (ع)
با وجود احادیث فراوان از پیامبر و امامان اهل بیت (ع) مبنی بر فضیلت عزاداری برای امام حسین (ع) امّا به سبب ترسی که خلفای بنی امیه و بنی عباس از نزدیک شدن مردم به امامان شیعه داشتند معمولاً عزاداری ائمه و شیعیان در خفا و پنهانی بوده است و حکومتهای جور به شدّت با برپایی محافل حسینی مقابله میکردند. تا این که در نیمهی دوم قرن چهارم هجری در سال ۳۵۲ معزالدولهی دیلمی دستور برپایی سوگواری بر سرور و سالار شهیدان را میدهد. شهر بغداد مقر حکومت عباسیان سیاهپوش میشود، بازار بغداد تعطیل میگردد و مردم برای اولین بار بهصورت علنی به عزاداری و گریه بر سیدالشهدا مشغول میشوند.
تاریخچه مراسم سینهزنی و زنجیر زنی در ایران
درست است که برپایی مجالس عزاداری برای امام حسین (ع) ریشه در تاریخ شیعه و از زمان پیامبر دارد. امّا صورت عزاداری به شکل معین مثلا در قالب سینهزنی یا زنجیرزنی به نحو مستقیم ریشهی روایی ندارد و در هر شهر و دیاری عزاداری با توجه به فرهنگ و سنتهای خاص آن منطقه به شکلی بوده است. شروع دستهجات سینهزنی و آن هم با طبل و سنج و حرکت دادن علمها پیشاپیش دستهجات سینهزنی از زمان حکومت صفویه در ایران رایج شد.
تاریخچه مراسم عزاداری در جم
شروع عزاداری عمومی و گسترده در جم را باید از زمان به قدرت رسیدن مرحوم محمدعلیخان جمی دانست. ایشان قبل از رسیدن به قدرت در شیراز با این گونه عزاداریها آشنا شده بود و به خوبی میدانست که برای بالا بردن میزان درک و فهم و شعور مذهبی مردم برپایی مجالس حسینی تا چه حد میتواند کارساز باشد. با این نیت شروع به پیاده کردن ایدههای فرهنگی و اجتماعی و مذهبی خود در جم نمود. بدین منظور و برای شروع، خانهی مسکونی خود(شاه نشین) را در ولایت وقف بر عزاداری آقا امام حسین (ع) نمود و نام خود را به عنوان نخستین پرچمدار عزاداری سیدالشهدا در جم ثبت نمود. بنابر نقل مشهور در میان قدمای جم نام ولایت از همین زمان بر این نقطه از شهر نهاده شد.
نقل میکنند که از زمان های قدیم در شبهای تاسوعا و عاشورا پس از اتمام روضهخوانی، مردمی که در حسینیهی شاهنشین (اولین میعادگاه حسینی در جم) حضور داشتند به پا میخاستند و چند دقیقهای سینه میزدند. این روال ادامه مییابد تا این که در روز سوم محرم سال ۱۳۵۲ شمسی عدهای از جوانان جمی از جمله ملا عبدالله حقیقت در خانهی حاج سید ابوالحسن سجادیزاده گرد هم جمع شدهبودند به فکر تشکیل هیئت عزاداری میافتند. لازم به گفتن است که این سال، اولین سالی بود که آقای سجادیزاده مجلس روضهخوانی تشکیل داده بود. در روز بعد که چهارم محرم بود به مسجد حاج شیخ ولایت که در آن زمان ساختمانش سنگ و گلی بود میروند و هیئت امام حسین (ع) با هجده نفر سینهزن شروع به فعالیت میکند. اولین نوحهخوان این هیئت جناب آقای حاج سیدمحمدعلی موسوی بودند که نوحهی “ای شمر پر جور و جفا” را به صورت ناقص ولی زیبا میخواندند. در آن سال هیئت بلندگو نداشت و به این خاطر بلندگویی دستی از حسنیهی امیرالمومنین روستای علی آباد به امانت میگیرند. از آن جایی که مسجد حاج شیخ سرویس بهداشتی نداشت هیئت را به مسجد ملا غلامعلی (مسجد امام خمینی فعلی) منتقل میکنند. از اوّلین اعضای هیئت میتوان به سید محمد موسویان، عبدالله عندلیب، محمد گرامی و محمد خجسته اشاره کرد. در سال اوّل تمام هزینههای هیئت مبلغ بیست و پنج تومان بیشتر نشد که این مبلغ صرف خرید پارچه و قفلی شدهبود که از مغازه مرحوم محمد شادکام به صورت نسیه خریداری شدهبود. در شب عاشورای آن سال تعداد سینهزن به نود و دو نفر رسید که این تعداد را به سه گروه نونهال، جوانان و بزرگسالان تقسیم کردهبودند. در این شب ( شب عاشورای سال اول) حاج محمد حسین خطیب نوحهخوان هیئت بودند و مسولیت کنترل گروه نونهالان را حاج سید مهدی سجادیزاده بر عهده داشتند.
از دیگر نوحهخوانان هیئت در گذر زمان میتوان به آقایان محمد دانشور، سید حسین حسینزاده، کوروش پریشان، حاج سید محمود موسوی و حاج رحیم خطیب اشاره کرد.
اولین بلندگوی هیئت نیز توسط آقای محمد گرامی از قطر خریداری شدهبود. در سالهای نخستین بیش از سه شب در هیئت شام طبخ و توزیع نمیشد و در آن سالهای نخستین در منزل آقای حاج عبدالله عطایی غذای هیئت را میپختند. بعدها از حیاط حوزهی علمیه، حیاط آقای تهمتن، حیاط آقای فاضلی، حیاط آقای اسلوب و آقای زایری بدین منظور استفاده میکنند. از حدود بیست سال قبل به این طرف تغییراتی اساسی و مثبت در هیئت امام حسین ولایت روی میدهد. در همین سالها گروه دمامزنی یا حسین با تلاش آقای سید علیرضا موسوی شکل میگیرد و با ایجاد تکیه، هیئت از نظم و برنامهریزی بهتری نسبت به قبل برخوردار میشود که این امر را میتوان مرهون زحمات و تلاشهای بیدریغ و همهجانبهی آقای حاج عبدالرحیم خطیب دانست که جا دارد در همینجا از ایشان و همهی زحمتکشان این عرصه سپاسگزاری کرد.
تصاویر:
تاورتا